برگ اول

دفتر ثبت اولین روز از زندگی یک کتاب، یا یک کتاب چگونه متولد می شود؟

برگ اول

دفتر ثبت اولین روز از زندگی یک کتاب، یا یک کتاب چگونه متولد می شود؟

همه چیز از اون لحظه شروع شد. با باز کردن کتاب و خوندن اولین حروف و صفحه ی اولش.

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
نویسندگان

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «پرو» ثبت شده است

فصل اول


ما نقش قهرمان را بازی می‌کنیم چون ترسوییم؛ نقش قدیس را بازی می‌کنیم چون شریریم؛ نقش آدمکش را بازی می‌کنیم چون در کشتن همنوعان خود بی‌تابیم؛ و اصولاً از آن‌رو نقش بازی می‌کنیم که از لحظه‌ء تولد دروغگوییم.

ژان_پُل سارتر




۱

جاگوار گفت: «چهار.»
چهرهء آن‌ها در نور پریده‌رنگی که چراغ‌برق از پشت دو سه شیشه‌ء تمیز می‌انداخت آرام به نظر می‌رسید. برای هیچ‌کس، به جز پُرفیریو کابا، خطری در پیش نبود. طاس‌ها از غلتیدن باز ماندند. سه و یک. سفیدی آن‌ها بر کاشی‌های کثیف توی چشم می‌زد.
جاگوار دوباره گفت: «چهار. کی خوند؟»
کابا آهسته گفت: «من. من خوندم.»
«پس شروع کن. می‌دونی کدوم‌یکی رو می‌گم. دومی، طرف چپ.»
کابا سردش بود. مستراح بی‌پنجره، در انتهای آسایشگاه،



سال‌های سگی
نویسنده: ماریو بارگاس یوسا
مترجم: احمد گلشیری
ناشر: مؤسسه انتشارات نگاه
نوبت چاپ: نهم، ۱۳۹۶
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۷ آبان ۹۸ ، ۱۶:۴۵
نیلو فر

دختران شیلیایی


تابستان بی‌نظیری بود.پرز پرادو همراه با ارکستر دوازده نفری‌اش به لیما آمده بود تا آن‌ها را در جشن کارناوال در منطقه‌ی میافلورس و همچنین در تنیس لان رهبری کند، و قرار بود مسابقه‌ی ملی مامبو۱ در جایگاه گاوبازی اجرا شود _ اگرچه کاردینال خوان گالبرتو گوارا اسقف شهر شرکت کنندگان را به طرد شدن از جامعه‌ی مذهبی تهدید کرده بود. از این گذشته دوستانم در محله‌ی الگر در میافلورس که در خیابان‌های دیگو فره، خوان فنینگ و کلون زندگی می‌کردند چنان با دارودسته‌ی خیابان سان مارتن مسابقه‌ی فوتبال، دوچرخه سواری، شنا یا زیبایی اندام می‌دادند که گویی در المپیک شرکت کرده‌اند، و البته ما همیشه برنده‌ی بالاترین مدال‌ها بودیم.

تابستان سال ۱۹۵۱ واقعاً خارق‌العاده بود. کلودیکو لاناس برای اولین بار با دختری آشنا شده بود _ آن دختر مو سرخ محله‌ی سمینوئل _ و کلودیکو زشتی پاهای او را فراموش کرده، با غرور و سینه‌ی پر باد در خیابان‌ها قدم می‌زد. تیکو تیراوانت با ایلس به هم زد و با لوریتا دوست شد، ویکتور اوجدا با اینگه به‌هم زد و با ایلس دوست شد و خوان بارتو به اینگه نزدیک شد. این دگرگونی‌های احساسی گروه ما را دچار سرگیجه کرده بود: عشق‌های کوچک زودگذر به سرعت از میان می‌رفتند و در پی پارتی‌های شنبه شب‌ها



 ۱- گونه‌ای رقص که در آمریکای لاتین متداول است_م.


دختری از پرو
نویسنده: ماریو بارگاس یوسا
مترجم: خجسته کیهان
نوبت چاپ: یازدهم، ۱۳۹۵
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ فروردين ۹۸ ، ۱۰:۰۰
نیلو فر