برگ اول

دفتر ثبت اولین روز از زندگی یک کتاب، یا یک کتاب چگونه متولد می شود؟

برگ اول

دفتر ثبت اولین روز از زندگی یک کتاب، یا یک کتاب چگونه متولد می شود؟

همه چیز از اون لحظه شروع شد. با باز کردن کتاب و خوندن اولین حروف و صفحه ی اولش.

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
نویسندگان

اگنس

يكشنبه, ۲۳ تیر ۱۳۹۸، ۱۰:۰۰ ق.ظ
۱  اگنس مرده است. داستانی او را کشت. از اگنس، جز این داستان چیزی برایم نمانده. شروع داستان برمی‌گردد به روزی در نه ماه پیش، که برای اولین‌بار در کتابخانه عمومی شیکاگو هم‌دیگر را دیدیم. وقتی با هم آشنا شدیم، هوا سرد بود. سرد مثل همیشه در این شهر، اما الان هوا سردتر است و برف می‌بارد. روی دریاچه میشیگان برف می‌بارد و باد تندی می‌وزد که زوزه‌اش حتی از شیشه‌های دو جداره پنجره‌های بزرگ هم رد می‌شود. برف می‌بارد، اما نمی‌نشیند، با باد می‌رود و هر جا که باد نباشد، می‌نشیند. چراغ را خاموش کرده‌ام و به بیرون نگاه می‌کنم، به رأس نورانی آسمان‌خراش‌ها، به پرچم آمریکا که در باد و در نور نورافکنی پیچ و تاب می‌خورد و به میدان خالیِ آن پایین‌دست که حتی در این ساعت، در دل شب هم چراغ‌های راهنمایی‌اش سبز و قرمز و قرمز و سبز می‌شوند، انگار که اتفاقی نیفتاده، انگار که نباید اتفاقی بیفتد.
با اگنس این‌جا زندگی می‌کردم، در این آپارتمان، مدتی کوتاه. این‌جا خانه‌مان بود، ولی حالا که اگنس رفته، آپارتمان برایم غریب




اگنس
نویسنده: پتر اشتام
مترجم: محمود حسینی زاد
ناشر: افق
نوبت چاپ: ششم، ۱۳۹۳

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۸/۰۴/۲۳

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی